سارا سارا ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

دخمل کوچولو

روزانه گل دخمل

چمعه:برات نوشتم بابا اومد خونه.ما رو برد قم.وسط راه گفت عمه ات مامانت می گفتد چند وقت پیش تصادف کرده گفتم نه عمه من تصادف نکرده.دلم شور می زد.به بابا گفتم ناصر نکنه کسی مرده و بابا حرف رو عوض کرد رسیدیم قم.خاله سحر در رو باز کرد.خاله مشکی پوشیده بود.گفتم سحر کسی مرده گفت من نمی دونم.نه .رفتم تو خونه مامان سادات هم مشکی پوشیده بود.گفتم مامان کسی چیزیش شده گفت عمه عزیز من تصادف کرده و فمت شده.عمه ام فقط 38 سال داشت و 3 تا بچه داشت.مهران 18 ساله.ماجده 9 ساله و رومینا که از شوهر دومش بود 4 ساله بود.مهران و ماجده 9 سال پیش پدر عزیزشون رو از دست داده بودن والان تنهای تنها شدن.برای شادی روحشون صلوات.خلاصه بابایی ما رو گذاشت و برگشت تهران.ما شب با ب...
29 شهريور 1391

روزانه دخملی

شنبه:یادمه رفتیم مهمونی خونه عمه و کادو تولد امیر حسین رو دادیم و از کار خونه فرار کردیم.زنعمو بابایی و سپیده جون هم اومدن.بعد با عمه و سپیده جون رفتیم زیتون.من یه کیف خریدم.بابا پشت در خونه مونده بود و به ما مدام غر می زد یکشنبه:خونه بودیم و کارای خونه رو انجام دادیم دوشنبه:من رفتم دکتر.عمه اومد تو رو برد خونشون.عمه می خواست بره ختم.ساعت 5:30 با عمه و معصوم خانم اومدیم بیرون.ما رفتیم بازارچه برای بابا کلید ساختیم.برای تو هم کش خریدیم.راستی عمه برات ملافه و کش سر خریده بود.بعد رفتیم زیتون برات یه لباس خریدم. سه شنبه:خونه بودیم و به کارای خونه رسیدیم.شب عمه زنگ زد که زنعموی بابا اش پخته و بریم پارک.شب ما هم رفتیم پارک.پسر عمه بابا با ار...
29 شهريور 1391

روزانه دخملی

جمعه:با مامانی اومدیم خونمون بابا و مامانی رفتن واوان بعد اومدن خونه بابا ناهار رو خورد رفت بیرون .بابا غروب با مامانی رفت بیرون.عمه نفیسه با ناهید خانم و فاطمه کوچولو اومدن خونمون.تو انگار به فاطمه حسودی می کردی .این روزا خیلی شیرین شدی قربونت برم.مدام من رو هر جا میرم تعقیب می کنی به دوربین همخیلی خوب توجه می کنی و با دقت می بینی.  
28 شهريور 1391

عکسای گل دخترم سارا جون

دخترم بعد از سوراخ کردن گوش دخترم در اتاق خاله سحر دخترم با زهرا دختر دایی من در خونه دایی دخترم بعد از حمام خونه مامان سادات دخترم در خونه مامان جون من دختر خواب من در حال برگشت از خونه دایی مصطفی من در ماشین دخترم در حیاط خونه مامان سادات دختر فیل سوار مامان فیگورهای ناز دخترم در خواب وقتی دخترم می خواد بیدار بشه دختر خنده روی من بعد از خواب دخترم در حال دفاع شخصی دخترم مهمون نوازی می کنه از فاطمه کوچولو دختر ناهید خانم     ...
19 شهريور 1391

ادامه احوالات دخترم

شنبه:صبح زود بیدار شدیم و رفتیم خونه مامانی.تو تا ساعت 9 بیدار بودی و نخوابیدی ولی بعدش تا شب مدام خواب بودی. یکشنبه:دیشب تا صبح نخوابیدی.من از خونه مامانی که اومدم تا حدودی کارا رو کردم.تا غروب کارای خونه رو کردم.بابا اومد ماهی اورد داشتم پاک می کردم.مامانی زنگ زد حرف زدیم.غروب عمو جواد اینا اومدن خونمون.شام ماهی درست کردم خوردیم.اخر شب عمو جواد اینا رفتن راستای خونه عمه نفیسه هم رفتیم و نینی کوچولوی ناهید خانم رو دیدیم.اون هم دختره و اسمش فاطمه هست. دو شنبه:خونه رو جمع و جو کردیم و کلا خونه رو تمیز کردم.تو هم مثل همیشه یا خواب بودی یا بازی می کردی. سه شنبه:یه روزمعمولی بود و گذشت چهار شنبه:عمه زنگ زد که بریم اونجا ناهار.من ساعت 2 و...
18 شهريور 1391

احوالات دخترم

جمعه:بابا رفت دنبال مامانی تا برن واوان و بعد بیان خونمون.بابا با مامانی اومدن و بعد از ظهر رفتن واوان.شب مامانی پیش ما موند. شنبه:شب قبل تا صبح بیدار بودی و من کمی خوابیدم.صبح زود مامانی با بابا رفت و من هم تا نزدیکای ظهر خوابیدم و بعد بیدار شدم.غذا درست کردم.کارا رو کردم.ساک رو بستم.بابا که اومد رفتیم قم.بابا شامش رو که خورد ما رو گذاشت و برگشت تهران و من و تو خونه باباجون موندیم.همه از رفتن ما به قم خوشحال بودن.شب رو به یاد گذشته که با خاله هم اتاق بودیم تو اتاق خاله خوابیدیم یکشنبه:مامان سادات جلسه قران داشت روضه نذری  تو و دایی هادی رو خوندن.ریحانه جون دختر عموم اومد اونجا تا خاله سحر ارایشش کنه.خاله به خاطر تو کلا ارایشگاه نرف...
18 شهريور 1391

گل دخترم گوش هاش رو سوراخ می کنه

عزیز دلم دیروز پنجشنبه بود.صبح با بابا بردیمت کنترل وزن.وزنت خوب شده بود و رسیده بودی به 5200.بعد اوردیمت نزدیک خونه.بردیمت درمانگاه گوشهات رو سوراخ کردیم.کلی گریه کردی.تازه ناجور گو شهات رو سوراخ کرد یکی بالا و یکی پایین.کلی ناراحت شدم.تا شب هم مدام غر می زدی و گریه می کردی دوست داشتی بغلم باشی.دوست دارم عشق من
3 شهريور 1391

عکسای گل دخمل

گل دخمل تازه به محمود اباد رسیده دخترم شب در کنار دریا برای اولین بار گل دخمل در خواب خوش دخترم در سوئیت گل دخمل و غروب دریا گل دخمل در جنگل برای اولین بار گل دخمل لب ساحل بعد از پاشیده شدن ماسه در کریرش گلم در رستوران برای اولین بار گل دخترم و کیک عید فطر گل دختر در جوار ضریح امامزاده هاشم ...
1 شهريور 1391